Home Actress Mehrave Sharifinia HD Photos and Wallpapers April 2018 Mehrave Sharifinia Instagram - 📚... کتاب اول نسیم مرعشی یعنی "پاییز، فصل آخر سال است” رو بسیار دوست داشتم. با ترس سراغ “هرس” رفتم، می‌ترسیدم ناامیدم کنه، ولی... نسیم مرعشی در کتاب دومش چنان پخته و‌ درخشان ظاهر شده که با تمام وجود تحسینش می‌کنم. 👏🏻👏🏻👏🏻 چهارشنبه‌ها در توییتر و کانال تلگرام با هشتگ #چهارشنبه‌های_خواندنی معرفی کتاب داریم. بخشی از متن کانال تلگرام درباره‌ی هرس: ‘ “و اما قصه ... همین را بگویم که تا هفت صبح مرا با گلویی فشرده از بغض بیدار نگه داشت و قلبم را چنان به درد آورد که هنوز از تاثیرش رها نشده‌ام. بعد از خواندن ۳۰ صفحه‌ی اول، چمدانم را بستم و با کتاب سفر کردم به جنوب به جنگ، به خاک، به گرما، به نخلستانی با نخل‌های بی‌سر، به قلب یک مادر که دیدن خون فرزند، سیاهش می‌کند، به قلب یک پدر که درمانده و درمانده‌تر می‌شود، به قلب کودکانی که ناخواسته بزرگ‌تر از سن‌شان می‌شوند، به قعر غم، به عمق سوگ. ‘ “هَرَس" كتاب سختی ست، باورم نمی‌شود که توسط دختری متولد سال ۶۲ نوشته شده باشد. به نظر من کتاب دوم نسیم مرعشی نوید ظهور یک نویسنده‌ی تمام عیار را می‌دهد.”

Mehrave Sharifinia Instagram – 📚… کتاب اول نسیم مرعشی یعنی “پاییز، فصل آخر سال است” رو بسیار دوست داشتم. با ترس سراغ “هرس” رفتم، می‌ترسیدم ناامیدم کنه، ولی… نسیم مرعشی در کتاب دومش چنان پخته و‌ درخشان ظاهر شده که با تمام وجود تحسینش می‌کنم. 👏🏻👏🏻👏🏻 چهارشنبه‌ها در توییتر و کانال تلگرام با هشتگ #چهارشنبه‌های_خواندنی معرفی کتاب داریم. بخشی از متن کانال تلگرام درباره‌ی هرس: ‘ “و اما قصه … همین را بگویم که تا هفت صبح مرا با گلویی فشرده از بغض بیدار نگه داشت و قلبم را چنان به درد آورد که هنوز از تاثیرش رها نشده‌ام. بعد از خواندن ۳۰ صفحه‌ی اول، چمدانم را بستم و با کتاب سفر کردم به جنوب به جنگ، به خاک، به گرما، به نخلستانی با نخل‌های بی‌سر، به قلب یک مادر که دیدن خون فرزند، سیاهش می‌کند، به قلب یک پدر که درمانده و درمانده‌تر می‌شود، به قلب کودکانی که ناخواسته بزرگ‌تر از سن‌شان می‌شوند، به قعر غم، به عمق سوگ. ‘ “هَرَس” كتاب سختی ست، باورم نمی‌شود که توسط دختری متولد سال ۶۲ نوشته شده باشد. به نظر من کتاب دوم نسیم مرعشی نوید ظهور یک نویسنده‌ی تمام عیار را می‌دهد.”

Mehrave Sharifinia Instagram - 📚... کتاب اول نسیم مرعشی یعنی "پاییز، فصل آخر سال است” رو بسیار دوست داشتم. با ترس سراغ “هرس” رفتم، می‌ترسیدم ناامیدم کنه، ولی... نسیم مرعشی در کتاب دومش چنان پخته و‌ درخشان ظاهر شده که با تمام وجود تحسینش می‌کنم. 👏🏻👏🏻👏🏻 چهارشنبه‌ها در توییتر و کانال تلگرام با هشتگ #چهارشنبه‌های_خواندنی معرفی کتاب داریم. بخشی از متن کانال تلگرام درباره‌ی هرس: ‘ “و اما قصه ... همین را بگویم که تا هفت صبح مرا با گلویی فشرده از بغض بیدار نگه داشت و قلبم را چنان به درد آورد که هنوز از تاثیرش رها نشده‌ام. بعد از خواندن ۳۰ صفحه‌ی اول، چمدانم را بستم و با کتاب سفر کردم به جنوب به جنگ، به خاک، به گرما، به نخلستانی با نخل‌های بی‌سر، به قلب یک مادر که دیدن خون فرزند، سیاهش می‌کند، به قلب یک پدر که درمانده و درمانده‌تر می‌شود، به قلب کودکانی که ناخواسته بزرگ‌تر از سن‌شان می‌شوند، به قعر غم، به عمق سوگ. ‘ “هَرَس" كتاب سختی ست، باورم نمی‌شود که توسط دختری متولد سال ۶۲ نوشته شده باشد. به نظر من کتاب دوم نسیم مرعشی نوید ظهور یک نویسنده‌ی تمام عیار را می‌دهد.”

Mehrave Sharifinia Instagram – 📚…
کتاب اول نسیم مرعشی یعنی
“پاییز، فصل آخر سال است”
رو بسیار دوست داشتم.
با ترس سراغ “هرس” رفتم،
می‌ترسیدم ناامیدم کنه،
ولی…
نسیم مرعشی
در کتاب دومش
چنان پخته و‌ درخشان ظاهر شده
که با تمام وجود تحسینش می‌کنم.
👏🏻👏🏻👏🏻
چهارشنبه‌ها
در توییتر و کانال تلگرام
با هشتگ
#چهارشنبه‌های_خواندنی
معرفی کتاب داریم.
بخشی از متن کانال تلگرام درباره‌ی هرس:

“و اما قصه …
همین را بگویم که تا هفت صبح مرا با گلویی فشرده از بغض بیدار نگه داشت و قلبم را چنان به درد آورد که هنوز از تاثیرش رها نشده‌ام.
بعد از خواندن ۳۰ صفحه‌ی اول،
چمدانم را بستم و با کتاب سفر کردم به جنوب
به جنگ،
به خاک،
به گرما،
به نخلستانی با نخل‌های بی‌سر،
به قلب یک مادر که دیدن خون فرزند، سیاهش می‌کند،
به قلب یک پدر که درمانده و درمانده‌تر می‌شود،
به قلب کودکانی که ناخواسته بزرگ‌تر از سن‌شان می‌شوند،
به قعر غم، به عمق سوگ.

“هَرَس” كتاب سختی ست،
باورم نمی‌شود که توسط دختری متولد سال ۶۲ نوشته شده باشد.
به نظر من
کتاب دوم نسیم مرعشی
نوید ظهور یک نویسنده‌ی تمام عیار را می‌دهد.” | Posted on 14/Dec/2017 00:25:44

Mehrave Sharifinia Instagram – ❤️❤️❤️…
با مادرجان و خواهرجان عزیزدل در آینه،
که دیشب راحت تخخخخت گرفتن خوابیدن😬
در این حد کلا براشون مهم نیست!
😊
اونوقت من بیخودی یک ساعت رفتم تو خیابون!
😊
@melikasharifinia 
خدا رو شکر که امشب
سالم و سرحال
توی شهر زیبامون
با وجود هوای افتضاحش
کنار همیم
و می‌تونیم به رسم همیشه
دور هم جمع بشیم.
🙏🏻🌹
بلا دور باشه
یلداتون مبارک
❤️
و حافظ جان می‌فرمایند که:
شراب لعل می‌خواهم که مردافکن بود زورش
که تا یک دم بیاسایم ز دنیا و شر و شورش
‘
سماط دهر دون پرور ندارد شهد آسایش
مذاق حرص و آز ای دل بشو از تلخ و از شورش
‘
بیاور می که نتوان شد ز‌ مکر آسمان ایمن
به لعب زهره‌ی چنگی و مریخ سلحشورش
!!!
Mehrave Sharifinia Instagram – …
به بهانه‌ی جشنواره‌ی جام‌جم،
_که کاش به صورت سالانه و ‌منظم برگزار می شد_
و جایزه‌ای که به آقای شفیعی تهیه‌کننده‌ی محترم سریال “کیمیا”،
به عنوان بهترین سریال تعلق گرفت،
سری به عکس‌های قدیمی زدم و یاد خاطرات کردم.
به آقای شفیعی، آقای افشار ، آقای بهبهانی‌نیا و خانم پارسافر بابت تهیه‌کنندگی، کارگردانی و نویسندگی سریال “کیمیا” تبریک و خسته‌ نباشید می‌گم، لحظات خوشم رو در کیمیا مدیون خوبی‌ و بزرگی و کاربلدیِ شمام.
و همینطور تبریک و خسته نباشید می‌گم به تک‌تک همکاران عزیزم.
‘
با دیدن عکس‌هایی که دو سال از زندگی من رو تشکیل دادند، یاد لحظات شیرین و سخت کیمیا افتادم،
یاد آموختن‌های پر از لبخند از مادر جان و عمو حسن پورشیرازی عزیز و رضا کیانیان و مهدی سلطانی و عمو فرید سجادی حسینی و عاطفه رضوی و مهرداد و حامد بهداد عزيز،
ياد معرفت و حمایت پوریا نسبت به همه‌ی بچه‌های گروه به خصوص در سفرها،
یاد مهربانی و همدلی و لبخندهای مهدی پاکدل و امیرحسین آرمان و گلاره‌ و گلوریا و سوگل و سودابه و نسرین نکیسا و مهتاب و علی منجزی و امیرحسین ابراهیمی و روح‌الله کمانی و علی افشار و … ،
یاد نرگس خریدن و پیاده‌روی‌های از هتل کاروانسرا تا خیابون امیری آبادان با علی عزیزم که تا همیشه مثل برادر کوچکم توی دلم جا داره،
یاد معرفت‌های بی‌پایان حسن هندی و هادی لطفی و مهدی صیاد و خشایار موحدیان و شیرین و سوزان و سوسن و مهسا و مژگان و مرتضی و حسین دیردار و عطیه و خانم جباری،
یاد زحمت‌های داوود باقری و افشین عمران و علی مرزبان و سعید نقدزاده و فرشاد و داریوش و هدیه‌ی عزیز،
یاد دقت و انسانیت امیر سلیمانی عزیز،
یاد محبت‌های آقای رنجبران و آقای احمدی و آقای کرمی و بهزاد عزیز و آقای رئوفی و میلاد و امید عزیز و گروه‌های محترمشون،
یاد مهربونی مردم آبادان و خرمشهر و محله‌ی خاوران
و یاد ازدواج علی و شبنم که قشنگ‌ترین اتفاق کیمیا بود.
معدود نامردی‌ها و اتفاق‌های تلخ هم می‌مونه پیش خدای بزرگ.
دو سال خودم رو فراموش کردم و باافتخار سرنوشت سخت و تلخ و پر فراز و نشیب کیمیا رو زندگی کردم،
امروز می‌دونم که جای کیمیا نفس کشیدن یک هدیه‌ی بزرگ بود.
بابتش شاکر و سپاسگزارم از ته دل.
🌹🙏🏻❤️

Check out the latest gallery of Mehrave Sharifinia