Arash Zellipour Instagram – .
هر سال که میگذره بیشتر میفهمم دنیا چقدر پوچ و بی ارزشه … برای هر آدمی از یه جایی به بعد همه چی تکراری میشه … میشه همون بهار و تابستون و پاییز و زمستون و دوباره هی تکرار وتکرار و تکرار …
با خودم فکر می کنم وقتی بچه بودم چقدر آرزو داشتم و حالا هر سال که از روز تولدم رد میشم آرزوهام یکی یکی به بایگانی سال قبلم سنجاق میشن … با خودم قرار گذاشته بودم آدم بزرگی بشم … با خودم قرار گذاشته بودم آدم مفیدی بشم … به وقت نوجوونی لابلای آرزوهام حتما به این فکر می کردم که یه روزی وقتی اسمم میاد آدمها لبخند بزنن و بگن : « پسره آدم حسابیه » بگن : « دمش گرم آدم درستیه » …
اما نشد که بشه … انگار برای مفید بودن و به درد بخور بودن داره دیر میشه و این منو اذیت میکنه … برای همین هر سال که میگذره و دوباره به روز تولدم میرسم پژمرده تر میشم … غمگین تر میشم …
بعدش یه صدایی درونم میگه : « پاشو بچه ، خجالت بکش هنوز کلی مونده ، هنوز که ته خط نیست ، تلاش کن میشه اونی کهمیخواهی »
…و بعد دوباره جون میگیرم و بلند میشم …
امروز یکی دیگه از اون تولدها بود … راستش از صبح هیچ حسی نداشتم ،نه غمگین بودم و نه خوشحال ، نمی دونم انگار «سِر» شدم ، انگار از درون یخ زدم … هی گوشامو تیز میکنم که اون صدا رو بشنوم :« هی پسر پاشو خجالت بکش !» ولی هیچ صدایی نیست! هیچ صدایی …
… اما من هنوز منتظرم ، منتظرم تا شاید دوباره اون صدا منو راهی کنه ، دستی به سرم بکشه و بگه : « تولدت مبارک ، پاشو تو باید به آرزوهات برسی»
.
پی نوشت : عکس مال اولین جشن تولد زندگیمه .. جشن تولد یک سالگی و حالا بیشتر از چهل سال ازش گذشته .. روی دستهای پدر که همیشه سایه ش روی سرم باشه🎂❤️ | Posted on 27/Jul/2023 02:36:29