Mohammad Reza Zhaleh

Mohammad Reza Zhaleh Instagram – .
می‌خواستم بهش بگم
(قسمت ششم)
حوصلهٔ اتوبوس نداشتم کنار خیابون آروم داشتم قدم میزدم به این فکر می‌کردم که تا کجای مسیر دست خودمه مسیری که داشتم طی می‌کردم رو نمیگم،مسیر روزمرهٔ حال و هوای زندگیم،مثلا شاید دلم بخواد تو مسیر اون‌وسطا بزنم کنار زیر‌درخت سیب سایه بگیرم از تماشای‌چشمه و صدای عشق بازی آب در گذر از سنگ هالذت ببرم…در همین حین صدای بوق بهم‌فهموند همه چی هم دست خوده آدم نیست.برگشتم راننده گفت؛کجا میری؟! گفتم؛تا سرپل گفت؛ بشین.نشستم شروع کرد‌ به حال احوال و گریز ریزی هم به سیاست و عبور مردم از دیانت میزد به نظر باسوادمیومد از تغییرات اساسی سیاسی چین در مواجه با تعریف دشمن برای مردمش.گفت که چطور سیاست خارجه چین نوک پیکان دشمنی رو از آمریکا در کسری از ثانیه به سمت شوروی گرفت داشت می‌گفت اگه جمهوری اسلامی…که حضور خانمی کنار جاده رشتهٔ این تصور رو پاره کرد.بهم گفت لطفاً بشین پشت این خانم معذب نشه.به مجرد اینکه حرکت کردیم از داشبوردپارچه مشکی در آورد به سمت خانم گرفت؛اینو سر کنید! خانم مات مبهوت؛ چرا؟! من که حداقل حجاب رودارم گفت؛نه من جسارت نکردم چون شبیه جوونی‌های مادرم هستیداین تمنارو ازتون دارم بغض کرد منم بغض ام گرفت خانم با لبخندی پذیرفت.کمی بعدبرای مسافر سوم ترمز کرد یک روحانی بود.راننده رو به خانم گفت؛امکان داره پشت بشینید؟!حاج آقا از اقوام هستند،کم کم داشت عجیب می‌شد دقیقاً برعکس حرف‌هایی که به من زد به اون روحانی زد.روحانی گفت؛راستش من اصلا از سیاست سر در نمیارم نه عادت به دروغ گفتن دارم نه عادت به دروغ شنیدن و سیاست یعنی تحمل هر دو.دومین رفتار عجیبی بود که دیدم.راننده بین‌راه بسته‌ای رو به یکی داد در ادامه حرف از انتخابات زد؛خدارو شکر کشور ما بر پایه و اساس مردم سالاری دینی بنا شده همین انتخابات رو شما دقت‌کنید در کشور هایی که نظام حاکم،دیکتاتوریه اگر حکام بدونن انتخابات باعث کوچکترین تغییر درحاکمیت میشه هرگز به شما اجازه رأی دادن نمیدن.بعدِنیم ساعتی سکوت،خانم با طلب آرامش برای روح مادر فقیدآقای راننده چادرش رو داد و پیاده شد.آقای روحانی هم مقابل مسجد پیاده شدنتونستم نگم‌گفتم؛شما به ظاهر خیلی آدم باسوادی به‌نظر می‌رسیدمذهبی هم هستید درسته؟! گفت؛نه چطور؟!گفتم؛آخه زمان زیادی رو‌برای معاشرت باآقای روحانی و اون خانم صرف کردیدبا خنده گفت نه داداش دو کیلو بار کوک داشتم باید حفظ ظاهر می‌کردم،اینم سرپل بسلامت…پیاده شدم میخواستم بهش بگم خیلی وقته تو این اقلیم اگر سوادی هست برای منافع فردی خرج میشه تاآگاهی جمعی.
می‌خواستم بهش بگم نشد بگم
«#محمدرضاژاله» | Posted on 27/Mar/2021 22:41:45

Mohammad Reza Zhaleh
Mohammad Reza Zhaleh

Check out the latest gallery of Mohammad Reza Zhaleh