Ladies & gentlemen It’s my birthday Let’s dance 💃💃 #شکر
هولناک مانند کسی که در عکس میخندد…
شما آهنگ بارکد رو روی تصویر بخون… پاهاتو روی زمین محکم بکوب …
بهاره در بهار 1️⃣4️⃣0️⃣4️⃣ گالری گردی… 📸: @maandani 🙏💫
بهاره در بهار 1️⃣4️⃣0️⃣4️⃣ گالری گردی… 📸: @maandani 🙏💫
بهاره در بهار 1️⃣4️⃣0️⃣4️⃣ گالری گردی… 📸: @maandani 🙏💫
بهاره در بهار 1️⃣4️⃣0️⃣4️⃣ گالری گردی… 📸: @maandani 🙏💫
بهاره در بهار 1️⃣4️⃣0️⃣4️⃣ گالری گردی… 📸: @maandani 🙏💫
بهاره در بهار 1️⃣4️⃣0️⃣4️⃣ گالری گردی… 📸: @maandani 🙏💫
بهاره در بهار 1️⃣4️⃣0️⃣4️⃣ گالری گردی… 📸: @maandani 🙏💫
بهاره در بهار 1️⃣4️⃣0️⃣4️⃣ گالری گردی… 📸: @maandani 🙏💫
👀🙋🏻♀️
👀🙋🏻♀️
👀🙋🏻♀️
کاش هوش مصنوعی بودیم یعنی بودیم اما نمی فهمیدیم احساس نمیکردیم رنج نمیکشیدیم تحمل نمیکردیم فقط در بهترین شکل خودمون اونجوری که در رویاهامون هست زیست میکردیم…
به چشمات اعتماد کردم…🏇 عکس:امین مرادی راد
به چشمات اعتماد کردم…🏇 عکس:امین مرادی راد
به چشمات اعتماد کردم…🏇 عکس:امین مرادی راد
سیزده سال پیش وقتی دو ماهه بود به اصرار یکی از دوستانم پیش من اومد و باعث شد به یکی از ترس های زندگیم که حیوانات بود غلبه کنم یادم میاد روزهای اول حتی از اینکه بغلش کنم میترسیدم…او باعث شد من بر ترس هام غلبه کنم به من یاد داد ادمها گاهی عاشق ترس هاشون میشن… به یک سال نرسید که مادرم نتونست در مقابل عشق بی دریغی که ازش میگرفت مقاومت کنه و عاشقش شد اونقدر که چند سال بعد به طورکلی سپرستی تامی رو از من گرفت و همیشه کنارش بود ،مادرم با تامی آدم شادتری بود … مادربزرگ و پدربزرگم که ادمهای نمازخون و معتقدی بودن و اصولا با داشتن حیوان خانگی مشکل داشتند پذیرفتند که تامی کنار سجاده اونها گاهی بشینه و نظارگر اونها باشه… یادمه وقتی پدربزرگم سکته مغزی کرد و تمام حافظه اش رو از دست داد تنها کسی که برای اولین بار به یاد آورد تامی بود و حال اونو از ما که براش غریبه شده بودیم میپرسید… رفته رفته برای تمام اطرافیان ما و خانواده او تبدیل به عضوی شد که در احوالپرسی های روزانه مثل یکی از اعضای خونواده احوالش برای همه مهم بود… تامی عشقی رو در فضا منتشر میکرد که پاک بود و بی توقع عشقی که هر کسی با هر اعتقادی و هر نسبتی باهاش نمیتونست فراموشش کنه… عزیز بود و عزیز ماند برای سالهای سال و عزیزتر رفت… ازش ممنونم برای حس نابی که در زندگی ما گسترش داد… تو به من یاد دادی در لحظه زندگی کنم،بی وقفه عشق بورزم و بی توقع باشم و متعهد به کسی که وابسته اش کردم درست مثل شازده کوچولو… سفرت سلامت پسر🤍 #تامی
با توکل نامت که آفریننده اصلی است… برای نقشی که تاب آوری را به من آموخت درست در روزهایی که تصور میکردیم دیگر توان ادامه دادن م نیست «معجزه رویای یک نیم شب» شکل گرفت. اما ناگهان در میانه راه اندوه بزرگ از دست دادن دو عضو این خانواده قلب ما را فسرد اما بهای زندگی،ادامه دادن است و ما با یاد و حفظ خاطره این عزیزان کار را از سر گرفتیم و خبر مربوط به ساخت این سریال را رسانه ای کردیم. امید دارم در پخش این کار سخت که با قلب عواملش برای شما ساخته میشود روزی شاهد رضایت خودمان و شما باشیم… و ایمان دارم که روح علی و وحید همراه و مراقب ماست و امید که ثمره زحمات گروهی که با قلبشان میسازند به قلب شما بنشیند.❤️ داستان این سریال برگرفته از کتابی باهمین نام است#رویای نیمه شب کارگردان:حسن آخوندپور تهیه کننده:سعید سعدی نویسنده :سید حسین امیر جهانی طراح لباس:آزاده قوام طراح گریم:آرزو کی قبادی عکس:امین مرادی راد
در یک همزمانی عجیب بعد از حدود ۱۸ سال از #او یک فرشته بود در شروع ماه رمضان من و شما دوباره به هم رسیدیم …. در پروژه ایی که قرار نبود اما شد…لابه لای کارها و روزهایی که دیگر مرا به شوق نمی آورند حضور شما برای من نوید بود… و در ماجراجویی که فقط بین من و شماست و از قضا بی ارتباط با ماورا و جن و پری هم نیست… و عجیب تر اینکه هرگز در این سالها نشده بود که حتی همدیگر رو ملاقات کنیم این همزمانی و حضور مبارک شما بعد از سالها در کار مشترکمان رو به فال نیک میگیرم…ا با نگاه کردن به عکس دوم یادم میماند که جهان بیرحم تر از آنست که جدی گرفته شود اما گاهی باید صدایش را بشنوی که می خواهد شگفت زده ات کند… #مرتضی_ضرابی
در یک همزمانی عجیب بعد از حدود ۱۸ سال از #او یک فرشته بود در شروع ماه رمضان من و شما دوباره به هم رسیدیم …. در پروژه ایی که قرار نبود اما شد…لابه لای کارها و روزهایی که دیگر مرا به شوق نمی آورند حضور شما برای من نوید بود… و در ماجراجویی که فقط بین من و شماست و از قضا بی ارتباط با ماورا و جن و پری هم نیست… و عجیب تر اینکه هرگز در این سالها نشده بود که حتی همدیگر رو ملاقات کنیم این همزمانی و حضور مبارک شما بعد از سالها در کار مشترکمان رو به فال نیک میگیرم…ا با نگاه کردن به عکس دوم یادم میماند که جهان بیرحم تر از آنست که جدی گرفته شود اما گاهی باید صدایش را بشنوی که می خواهد شگفت زده ات کند… #مرتضی_ضرابی
🙋🏻♀️👀
از مصاحبت و معاشرت با جناب میرمیرانی عزیز بسیار لذت بردم… حرف هام کمی تلخه اما با قلبم گفتم که امیدوارم به دلتون بشینه🤍 #۲شات